محمد عنبرسوز | شهرآرانیوز؛ حمید زرگرنژاد فیلم سازی است که به کشف و پرداخت برشهای کوچک و فرعی، اما مهم و دراماتیک، از جنگ تحمیلی علاقه ویژهای دارد. او که در «ماهورا» موضوعی واقعی و منحصربه فرد را کشف و تبدیل به فیلم کرده بود، پس از تجربه متوسط «برای مرجان» در فضایی متفاوت، دوباره به ژانری که در آن تبحر دارد، بازگشته و این بار دست روی یک سوژه جذاب دیگر گذاشته است که ریشه در واقعیت دارد.
«شماره ۱۰» قصه گروهی از اسرای ایرانی زندانی در عراق را روایت میکند که دولت صدام تعمدا نامشان را از رسانهها و صلیب سرخ پنهان کرده است تا از زیر بار رعایت قوانین انسانی و الزام به تأمین حقوق اولیه ایشان شانه خالی کند. در این میان، یکی از اسیران شجاع ایرانی تصمیم میگیرد که از زندان فرار کند تا بتواند اسامی هم رزمان خود را به گوش همگان برساند.
«شماره ۱۰» که اثری در سبک و سیاق فرار از زندان است، علاوه بر هیجان و جذابیتهای نقشه فرار، به قصهای از دفاع مقدس نیز گره خورده است و بدین ترتیب یک هدف متعالی و انسانی (یعنی افشای نام ۴۲ تن از اسرای دفاع مقدس) را به عملیاتی پرخطر گره میزند تا هم زمان هم روح مخاطب علاقهمند به مضامین ملی و دفاع مقدس را سیراب کند، هم هیجان و جذابیت تصویرسازی از یک عملیات فرار پرخطر را به بیننده هدیه دهد. این فیلم بیشتر از آنکه مبتنی بر فیلم نامه باشد، فیلم کارگردانی و اجراست؛ اثری که با وجود ایده خلاقانه اش، در فرایند جلوی دوربین رفتن است که شکل یک اثر هنری باکیفیت مییابد و ظرفیت هایش در پرداختن به جزئیات فنی و هنری را هویدا میکند.
«شماره ۱۰» که در چهل و یکمین دوره جشنواره فیلم فجر حاضر بود، توانست یازده نامزدی سیمرغ به دست آورد که از این میان، چهار سیمرغ بهترین بازیگر نقش اصلی مرد (برای مجید صالحی)، بهترین موسیقی (برای مسعود سخاوت دوست)، بهترین چهره پردازی (برای شهرام خلج) و بهترین طراحی صحنه (برای محمدرضا شجاعی) را به خود اختصاص داد. این آمار به وضوح نشان میدهد که «شماره ۱۰» اثری خوش ساخت و باظرافت است که استاندارد بالایی در تولید دارد. بااین حال، در میان همه مؤلفههای فنی و هنری، طراحی صحنه جایگاه متمایزی دارد.
فیلم جدید حمید زرگرنژاد از سنخ آثاری است که در زمره فیلمهای موسوم به سبک فرار از زندان دسته بندی میشوند؛ گونهای از تولیدات نمایشی که بهترین نمونه سینمایی آن «رستگاری در شائوشنگ» و مشهورترین سریالش «فرار از زندان» است. این قبیل آثار، بیش از هر چیز دیگری، نیازمند طراحی صحنه قوی هستند و محمدرضا شجاعی در «شماره ۱۰» به خوبی از اهمیت این موضوع آگاه بوده است.
صحنه پیچیده و هم زمان ملموس فیلم طوری طراحی شده که وجه معمایی مکان را در خود حل میکند. تصویربرداری این اثر نیز کمک شایانی به دیده شدن طراحی صحنه کرده و فیلم بردار، با وجود بسته بودن فضا، نماها را جوری تنظیم کرده است که بیننده در جریان زیروبم محیط زندان قرار گیرد.
یکی دیگر از مهمترین خصلتهایی که «شماره ۱۰» را برای مخاطب جذاب میکند، پرداخت شخصیت قهرمان فیلم است؛ چهرهای کم حرف و مرموز، اما شجاع و مصمم که در راه رسیدن به هدف هیچ چیزی جلودارش نیست. دو شخصیت اصلی این فیلم با قالبی کلاسی (به مثابه قهرمان و وردست قهرمان) پرداخت شده اند که این موضوع با ذائقه مخاطب ایرانی کاملا سازگاری دارد. بااین حال سویه ایرانی بودن شخصیتها و فضای کلی اثر تا حدی کم رنگ است.
در واقع قهرمان «شماره ۱۰» چندان ایرانی نیست و خصلتهای مربوط به دفاع مقدس کمتر در سلوک او به چشم میخورد. چنین وضعیتی احتمالا ناشی از تلاش جدی فیلم ساز برای شعاری نبودن اثر است، اما جای خالی دقت و ظرافت بیشتر در نفوذ به عمق شخصیت نیز به چشم میآید. مجید صالحی ستاره «شماره ۱۰» است؛ بازیگری که پیشتر با نقشهای کمدی شناخته میشد، اما در سالهای اخیر فصل تازهای از کارنامه هنری خود را کلید زده و این بار هم نشان داده است که تبحری ویژه در اجرای نقشهای جدی و دشوار دارد.
شاید این روی چهره مجید صالحی در سالهای اخیر چند بار دیگر هم (در آثاری مثل «استراحت مطلق»، «سیاوش» و «برف آخر») نمایان شده بود، اما او پیش ازاین هیچ وقت به اندازه «شماره ۱۰» دیده نشد و کسی جایزه خاصی را برای هنرنمایی هایش در نظر نگرفت.